مدتی ست ذهنم آشفته ست. کار می کنم. کتاب می خوانم. خاطراتم را مرورمی کنم. موسیقی گوش می دهم.رویا می بافم.تلاش می کنم میان این همه شلوغی و شتاب و روزمرگی های اجتناب ناپذیر زندگی افکارم را متمرکز کنم و همه آن چیزی که به ذهنم می رسد و احساس می کنم لازم است روی کاغذ بیاید را، با تمام جزئیاتش خط به خط بنویسم وتوی دفترم نگه دارم.

داشتم به آن گوشه کنده شده ازلواشک ها نگاه می کردم. لبخند به لبم نشست. یقین دارم کارکاردخترم فروغ است. یواشکی امده و امتحان کرده ببیند وقت خوردن لواشک ها شده یا نه. بعد یاد مادرجان می افتم. یاد پشت بام های آفتابی خانه ش.یاد سفره های چهارخانه پارچه یی یا بهتربگویم چادرشب های بزرگ نخی که روی سینی ها پهن می شد تا خاک و خل نگیرند و کبوترها رویشان فضله نیاندازندوآجرپاره های کنج پارچه ها برای اینکه باد آنها را با خودش نبرد.مادرجان فکرهمه جا را کرده بود. لابد اوهم وقتی سینی های نیم خورده یا خالی لواشک ها را می دیده لبخند می زده. لابد او هم تا چشمش به آجرهای جابه جا شده و سینی های دست خورده می افتاده می فهمیده کارکارکدام ماست.آخ که چقدردلم تنگ آن سالها شده.چقدردلتنگ آن پشت بام های کاهگلی و گل دختروهای قرمزی که جا به جا بیخ دیوارها و روی کپه های ترک خورده کاهگلی پشت بام ها پیدا می شدند شده ام. چقدردلتنگ آن خانه م.چقدردلتنگ آن آسمان های آبی و پرکبوترم.چقدردلتنگ آن آدمها و آن حال و هوا شده م.وچقدرنمی شود که دیگربه آن خانه رفت و آن آدمها را دید. وچقدردیرشده برای دیدار و چقدردورشده م ازآنهاو چقدرآنهادورشده اند ازمن


یک روز تابستانی. اتاقم. بالکن کوچک خانه مان درتهران و کتابها. چندماهی هست که کتاب جدید نخریده م. گاهی پولش نبوده و گاهی هم وقتش را نداشته م. بازدارم بعضی هایشان را دوباره خوانی می کنم.
درگویش مشهدی. گل دخترو یعنی شقایق وحشی.
عنوان: همین طوری.

ومرسی برای حضورتان و همبن طورپیغام های پرمحبتتان: )

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Jamie تکنیکها و روشهای آموزش مشاوره و تبلیغ عشق و ازدواج 101 دانلود سریال مانکن 1080p مدرسه شاد my-ayer مرکز مشاوره آویژه دانلود مرورگر brave | کسب درامد از مرورگر brave اطلاعات چشم پزشکي