فکرمی کنم که باید کمی برای خودم بنویسم.این روزها دارم فقط برای دیگران می نویسم.برای برادرم می نویسم که خواب دیده م اوضاع واحوال زندگی بهترمی شود.برای خواهرم که به تازگی زایمان کرده و بازهم دختردارشده می نویسم، نگران نباش. دختررحمت ست و تو باید خدارا بابت داشتن هرسه تایشان شکرکنی.نورای کوچک و زیبابا چشمان سیاه و دستان مشت شده توی دست کشهای نخی صورتی.از توی عکسش نگاهم می کند.می گویم چقدرشبیه به خودت شده.چقدردلم پرمی کشد برای بغل کردنش.کاش این همه دورنبودید شماها خواهرم خیلی خسته ترازآن است که برایم چیزی بنویسد. سه قلب رنگی و چند تاگل می گذارد.خیره می شوم به عکس پروفایل ها. آنها منتظرخواندن یک حرف جالب و محیرالعقولند و من دارم کم می آورم. ذهنم نمی داند چه باید بگوید چه باید بنویسد.چه جادویی بکند که تازه باشد و امیدواری بدهد.تا به حال صدبارخواسته م برایشان بنویسم دنیاجای تنگی ست.حال فقرا گرسنه ها ها معتادها خوب نیست.همسایه مان هرروزسرخرجی خانه زنش را کتک می زند.مریض ها زیادند.دردزیاد شده.ی زیاد شدهدلم می خواهد سرهمگی شان فریاد بزنم که ولم کنید.این همه دلواپسی هایتان را به جان من نریزید.من نیستم.من کاردارم.من مریضم.دست ازسرم بردارید.تابه حال صدبارخواسته م دست ازامید دادن های بیهوده بردارم.صدبارخواسته م یک آهنگ غمگین بگذارم توی گروه و بعد با صدای بلند های های زیرگریه بزنم.صد بارخواسته م بگویم این گوشی موبایل داردخوابم را آشفته می کند.شب ها نورش هم زیادی است. من باید برق اتاق که خاموش شد بترسم. نباید برگردم دنبال گوشی وچراغش را روشن کنم.باید بچسبم به شوهرم.بگذارید این همه دلوا نباشم.من باید چشمهایم را توی تاریکی ببندم و دنبال ساک گم شده مادرم بگردم.ساک دسته سیاه دوخت شده با پاکت های خالی ساندیس.عکس آلبالوها.انارها،انگورها را ازرویش بردارم و توی دفترم نقاشی کنم و بعدیکی یکی رنگشان کنم.من باید هرروز مشق بنویسم و به هیچ کس هم نشان ندهم.من باید کمی هم برای خودم زندگی کنماماباز وسط روز بین شستن ظرفها و پاک کردن سبزی ها حواسم پرت خواندن یک چیزهایی می شود و دو ساعت عقب می افتم و باز نگرانی ها ازتوی گوشی می افتند به جانم. اگراین لکه ی سیاه توی چشمم نرود ممکن است کوربشوم.بعدمن مجبورمی شوم دستهایم را خشک کنم. برای خاله ملیحه بنویسم. خدا نکند. دلم روشن است که طوری نیست.دفترچه بیمه ت را همراهت ببر. دکترخوبی ست. نگران نباشید.

خیلی وقت ها پیغام های تلگرام را نمی خوانم.شب همه شان را جمع می کنم و مثل دلهره ی نگاه کردن به صورت حساب بانک بعد از یک روز تمام کارت کشیدن توی تخت خواب بازشان می کنم آدم هایی که پیغام داده اند،معمولا همان هایی هستند که یک کار واجب دارند.دیگر هیچ کس به خاطر یک جک نا قابل یا شعری ازحافظ یا حتی یک احوال پرسی بی چشم داشت، به خودش زحمت پیغام دادن نمی دهد

با این همه باز شبها،بی صدا می روم توی گروه فامیلی و نوشته ها را می خوانم.یکی می گوید سینه راستش درد می کند.دست کشیده زیربغلش و غده پیدا کرده حالا می ترسد برود پیش دکتربگویند سرطان داردیکی بی خواب است شبها بیداراست و روزها می خوابد.یکی شوهرزهرا را با یک پلنگ عملی دیده که داشتند توی کافه قهوه می خوردند و سیگارمی کشیدند.بعد باهم رفته اند توی خیابان مثل احمق ها عینک امتحان کرده اند و چس فیل خریده اند.بعد خالی خالی خالی.

دل دل دل

بوسه بوسه بوسه

گل گل گل

یکی دو ماه ست بچه ش افتاده.روزهای اول حس کتک خورده ها را داشته.حس بی عرضه ها و دست پاچلفتی هابعد با خودش نشسته فکرکرده که چه خوب شد سقط شد و توی خلا افتاد. اگرمعلول و ناقص می شد چه می شد.حالامی تواند بدون بغض و ناراحتی به همه بگوید بچه ش افتاده.

یکی نوشته

تلفنم زنگ می خورد. مامان پشت خط است. می گوید به خواهرت زنگ بزن دلداری ش بده.بگو انشاالله بعدی پسرمی شود.بگو برایش نذرکرده یی و دلت روشن است.

نمی دانم چه باید به مامان بگویم.توی تلگرام برای خواهرم چند تا از این متن های کپی پیستی می فرستم. چنددستور غذایی و ویدئوهای تکراری وجک های بی ادبی.

دل دل دل

بوسه بوسه بوسه

گل گل گل

خسته م. قشنگ معلوم است چهل سالگی برای خودش ابهتی داشته. بزرگ شده م و همه ازمن انتظاراتی دارند.اما من فکرمی کنم که هنوز باید توی دفترم مشق بنویسم و شبها خودم را بردارم ببرم زیربالش و قایم کنم.

.

مردم یک جامعه وقتی کتاب می‌خوانند، چهره‌ی آن جامعه را عوض می‌کنند، یعنی به جامعه‌شان چهره می‌دهند.
یک جامعه‌‌ی بی‌چهره را می‌شود در میان مردمی کشف کرد که در اتوبوس، در صف اتوبوس، در اتاق‌های انتظار و در انتظارهای بی‌اتاق منتظرند و به هم نگاه می‌کنند و از نگاه کردن به هم نه چیزی می‌گیرند و نه چیزی می‌دهند.
جامعه‌ای که گروه منتظرانش به هم نگاه می‌کنند جامعه‌ی بی‌چهره‌ای ست
.

ازسکوی سرخ. یدالله رویایی 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مدیر کسب و کار الکترونیکی سایت فرهنگی و مذهبی اتقیاء ندارییی بهترین درمان برای بیماریهای نشیمنگاه دارالترجمه رسمی پرشیا ذهن شادمان پکیج دیواری و زمینی آشیانه TXT & MOA My lovely blog